وقتی حقوق افراد بر اساس قانون نقض میشود، آنها میتوانند به مراجع دادگستری مراجعه کرده و با طرح شکایت یا تقدیم دادخواست به کمک وکیل مشهد، دعوای خود را مطرح کنند و از قاضی بخواهند به اعمال کسی که سبب ورود زیانی به آنها شده یا مرتکب جرمی علیه آنها شده است، رسیدگی کند؛ به همین دلیل، هر فرد باید بداند که موضوعی که قصد پیگیری آن را در دادگاه دارد، در چه حوزه قانونی قرار میگیرد و به چه روشی و در کدام دادگاه، میتواند آن را پیگیری کند.
آگاهی نسبت به تفاوت دعاوی کیفری و حقوقی، موجب میشود تا در جریان رسیدگی به یک دعوی، وقت و هزینه کمتری صرف شود. زیرا در این صورت، متقاضی میداند که دعوای خود را باید در کدام دادگاه طرح کند و به روند رسیدگی آن، آگاهی نسبی دارد. این امر به فرد کمک میکند تا با استفاده از مسیر قانونی صحیح، به حقوق خود دست یابد و از اشتباهات احتمالی جلوگیری کند. با توجه به اهمیت موضوع طرح دعوا در روند دادرسی، در این مقاله قصد داریم به تعریف دعاوی کیفری و حقوقی و تفاوت آنها بپردازیم. آشنایی با این تفاوتها میتواند به افراد کمک کند تا در هنگام مواجهه با مسائل حقوقی، بهترین مسیر را برای پیگیری حقوق خود انتخاب کنند. اگر در خصوص تفاوت خدمات دعاوی کیفری و حقوقی سوالاتی دارید، در این مقاله با مریم جلالی به عنوان بهترین وکیل حقوقی در مشهد همراه باشید.
دعاوی حقوقی چیست؟
دعوای حقوقی، نوعی از دعواست که مرتبط با حقوق مدنی افراد و جبران خسارت ناشی از نقض این حقوق است. این دعاوی به مسائل روزمره زندگی افراد مربوط میشوند و به دو دسته کلی اموال و اشخاص تقسیم میشوند. در دسته اموال، موضوعاتی از قبیل مالکیت و حقوق افراد بر اموالشان، قرارداد خرید و فروش، اجاره، رهن، مطالبه طلب و امور مربوط به وصیت و ارث مطرح میشود. در دسته اشخاص، دعاوی مانند تابعیت، ارث، ازدواج و طلاق مورد بررسی قرار میگیرند. برای رسیدگی به دعاوی حقوقی، قانون آیین دادرسی مدنی حاکم است. طبق ماده 1 این قانون، آییندادرسی مدنی، مجموعه اصول و مقرراتی است که در مقام رسیدگی به امور حسبی و کلیه دعاوی مدنی و بازرگانی اعمال میشود. این بدان معناست که تمام مراحل و فرآیندهای قانونی مربوط به دعاوی حقوقی تحت این قانون انجام میشود تا عدالت به درستی اجرا گردد. این دسته از دعاوی، به دلیل ارتباط مستقیم با حقوق فردی و اجتماعی افراد، اهمیت زیادی دارند و رعایت دقیق اصول و مقررات قانونی در رسیدگی به آنها، تضمینکننده عدالت و حفظ حقوق افراد است.
دعاوی کیفری چیست؟
دعاوی کیفری، نوعی از دعاوی هستند که مرتبط با جرایم و تخلفات کیفری میباشند و هدف از آنها، تعقیب و مجازات مجرمین است. این دعاوی بر خلاف دعاوی حقوقی که بیشتر به مسائل مالی و مدنی مربوط میشوند، به مسائل کیفری و نقض قوانین جزایی میپردازند. دعاوی کیفری معمولاً شامل جرایمی مانند قتل، سرقت، کلاهبرداری، تجاوز، مواد مخدر و دیگر جرایم جدی میشوند که برای آنها مجازاتهایی مانند حبس، جریمه نقدی، شلاق و در موارد شدیدتر اعدام تعیین میشود. در دعاوی کیفری، فرآیند رسیدگی به جرایم بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری صورت میگیرد. این قانون شامل مجموعهای از اصول و مقررات است که برای رسیدگی به جرایم و تعقیب مجرمین در دادگاههای کیفری به کار میرود. فرآیند دادرسی کیفری شامل مراحل مختلفی از جمله تحقیقات اولیه، تشکیل پرونده، صدور کیفرخواست، محاکمه و صدور حکم است. دادگاههای صالح برای رسیدگی به دعاوی کیفری شامل دادسرا، دادگاه کیفری یک، دادگاه کیفری دو و دیوان عالی کشور هستند. دعاوی کیفری از اهمیت بالایی برخوردارند زیرا با امنیت و نظم عمومی جامعه سروکار دارند. مجازات مجرمین و اعمال قوانین کیفری، نقش مهمی در پیشگیری از وقوع جرایم و حفظ امنیت جامعه دارد. در نتیجه، دادرسی کیفری باید با دقت و رعایت کامل اصول قانونی انجام شود تا عدالت به درستی اجرا گردد و حقوق تمامی افراد، اعم از متهمان و قربانیان، محفوظ بماند.
فرق دعاوی کیفری و حقوقی چیست؟
تفاوت دعوای کیفری و حقوقی به چندین جنبه اصلی برمیگردد که برای طرح دعوا باید به آنها را بدانید. در ادامه، این تفاوتها را بهطور کامل بررسی خواهیم کرد:
1. ماهیت دعاوی
دعاوی حقوقی و کیفری در ماهیت و هدف خود تفاوتهای اساسی دارند. دعاوی حقوقی به مسائل مدنی و جبران خسارتهای ناشی از نقض حقوق مدنی افراد مربوط میشوند. این نوع دعاوی شامل موضوعاتی مانند مالکیت، قراردادها، اجاره، رهن، وصیت، ارث، ازدواج و طلاق است. هدف اصلی در دعاوی حقوقی، جبران خسارت و بازگرداندن حقوق فرد زیاندیده به وضعیت قبل از وقوع نقض حقوق است. در مقابل، دعاوی کیفری به جرایم و تخلفات کیفری مرتبط هستند. این نوع دعاوی شامل جرایم جدی مانند قتل، سرقت، کلاهبرداری، تجاوز و جرایم مرتبط با مواد مخدر میشوند. هدف اصلی در دعاوی کیفری، مجازات مجرمین و حفظ نظم عمومی جامعه است. در این دعاوی، دولت به عنوان شاکی اصلی عمل میکند و تعقیب مجرمین بر عهده دادستان است. بنابراین، در حالی که دعاوی حقوقی بیشتر بر جبران خسارتهای فردی متمرکز هستند، دعاوی کیفری بر مجازات مجرمین و جلوگیری از ارتکاب جرایم تمرکز دارند.
2. عناوین و تعریف جرایم
یکی دیگر از تفاوتهای اساسی بین دعاوی کیفری و حقوقی، نحوه تعریف و تعیین عناوین جرایم و موضوعات مورد دعوا است. در دعاوی کیفری، عناوین جرایم بهطور دقیق و مشخص در قانون تعریف شدهاند. برای مثال، قانون به وضوح شرایطی را که تحت آن یک عمل به عنوان کلاهبرداری محسوب میشود، بیان میکند و مجازاتهای مربوط به آن نیز بهطور دقیق مشخص شده است. به عبارت دیگر، تمامی جرایم کیفری در قانون تعیین و تعریف شدهاند و خارج از آنچه که قانونگذار در قانون مشخص کرده است، هیچ جرمی وجود ندارد. این تعریف و تعیین دقیق بهمنظور جلوگیری از تفسیرهای مختلف و حفظ عدالت کیفری صورت میگیرد. در مقابل، در دعاوی حقوقی موضوعات و موارد خسارت بهطور کلیتر تعریف شدهاند و محدودیتی در شناسایی موارد خسارت وجود ندارد. در دعاوی حقوقی، موضوع اصلی خسارتی است که به افراد وارد شده است و قانونگذار بهطور کلی اصول و مبانی جبران خسارت را مشخص کرده است. این به این معنی است که دامنه موضوعات قابل طرح در دعاوی حقوقی گستردهتر است و ممکن است موضوعات مختلفی را شامل شود که در قانون بهطور خاص به آنها اشاره نشده است، اما تحت اصول کلی حقوق مدنی و جبران خسارت قرار میگیرند. این تفاوت در تعیین و تعریف عناوین باعث میشود که دعاوی کیفری بیشتر بر اساس قوانین ثابت و معین پیگیری شوند، در حالی که دعاوی حقوقی انعطاف بیشتری در شناسایی و جبران خسارتها دارند.
3. نحوه اقامه دعوی
نحوه آغاز و اقامه دعوی در دعاوی حقوقی و کیفری متفاوت است. در دعاوی حقوقی، اقامه دعوی با طرح دادخواست انجام میشود. دادخواست، سندی است که در آن خواهان (فردی که دعوی را مطرح میکند) شکایت خود را به دادگاه اعلام میکند و درخواست رسیدگی به موضوع را دارد. دادخواست باید شامل اطلاعات کاملی از جمله مشخصات طرفین، موضوع دعوی، دلایل و مستندات مربوط به ادعا باشد. دادخواستها بیشتر به مسائل مدنی و جبران خسارتها مربوط میشوند، مانند دعاوی مربوط به قراردادها، مالکیت، ارث و موارد مشابه. در مقابل در دعاوی کیفری، اقامه دعوی با طرح شکواییه صورت میگیرد. شکواییه، سندی است که شاکی (فردی که ادعای وقوع جرم دارد) به مراجع قضایی ارائه میدهد و در آن وقوع جرم و مشخصات متهم را شرح میدهد. شکواییه باید شامل توضیحات دقیق درباره جرم ارتکابی، مدارک و شواهد موجود و درخواست تعقیب کیفری متهم باشد. شکواییهها به موضوعات مرتبط با جرایم و تخلفات جزایی اختصاص دارند، مانند سرقت، کلاهبرداری، قتل و موارد مشابه. بنابراین، تفاوت اساسی در نحوه اقامه دعوی این است که در دعاوی حقوقی از دادخواست استفاده میشود و در دعاوی کیفری از شکواییه.
4. قوانین آیین دادرسی
یکی دیگر از تفاوتهای مهم بین دعاوی حقوقی و کیفری، قوانین آیین دادرسی حاکم بر آنهاست. دعاوی حقوقی تحت قوانین آیین دادرسی مدنی بررسی و رسیدگی میشوند. این قوانین مجموعهای از اصول و مقرراتی هستند که نحوه رسیدگی به دعاوی حقوقی و مدنی را تنظیم میکنند. قوانین آیین دادرسی مدنی شامل مواردی مانند نحوه تنظیم دادخواست، چگونگی ارائه مدارک و مستندات، نحوه برگزاری جلسات دادگاه، قواعد مربوط به اعتراض و تجدیدنظرخواهی است. در مقابل، دعاوی کیفری تحت قوانین آیین دادرسی کیفری مورد رسیدگی قرار میگیرند. این قوانین به تنظیم و نحوه رسیدگی به دعاوی کیفری و جرایم پرداخته و شامل اصول و مقررات مربوط به تعقیب، تحقیق، محاکمه و اجرای مجازاتها میباشد. قوانین آیین دادرسی کیفری شامل مواردی مانند حقوق متهم، نحوه بازجویی و بازداشت، روشهای اثبات جرم، حقوق شاکی و چگونگی اجرای احکام کیفری است. این قوانین با هدف حفظ حقوق متهم و شاکی، تأمین عدالت و اجرای منصفانه قوانین جزایی تدوین شدهاند. به عبارت دیگر، تفاوت در قوانین آیین دادرسی حاکم بر دعاوی حقوقی و کیفری باعث میشود که هر کدام از این دعاوی با رویکردها و قواعد متفاوتی پیگیری شوند و این تفاوتها نقش مهمی در نحوه رسیدگی و تصمیمگیری در هر نوع دعوی دارند.
5. ادله اثبات دعوی
در دعاوی حقوقی، ادله اثبات بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی تعریف شدهاند. این ادله شامل مواردی مانند اقرار، اسناد، گواهی، معاینه محل و تحقیق محلی، رجوع به کارشناس و سوگند هستند. هر یک از این ادله به نحوی در تأیید ادعاهای طرفین نقش دارند. به عنوان مثال، اسناد مکتوب میتوانند نشاندهنده قراردادها یا تعهدات قانونی باشند، گواهیها میتوانند شهادت شاهدان را ارائه دهند و رجوع به کارشناس میتواند به تحلیل و ارزیابی مسائل فنی و تخصصی کمک کند. همچنین، معاینه محل و تحقیق محلی میتوانند به بررسی دقیقتر موضوع و جمعآوری شواهد محلی بپردازند. سوگند نیز به عنوان یک ابزار قانونی در موارد خاص مورد استفاده قرار میگیرد. در مقابل در دعاوی کیفری، ادله اثبات بر اساس ماده 160 قانون آیین دادرسی کیفری مشخص شدهاند. این ادله شامل اقرار، شهادت، قسامه و سوگند در موارد مقرر قانونی و علم قاضی هستند. تفاوت در ادله اثبات دعوی بین دعاوی حقوقی و کیفری ناشی از تفاوت در ماهیت این دعاوی است. دعاوی حقوقی بیشتر به مسائل مالی، قراردادها و حقوق مدنی مربوط میشوند و بنابراین ادله اثبات نیز بر اساس مستندات و شواهد مالی و مدنی تنظیم شدهاند. در حالی که دعاوی کیفری به جرایم و تخلفات جزایی میپردازند و ادله اثبات نیز بر اساس شواهد جرمشناسی و تحلیلهای قضایی تنظیم میشوند. این تفاوتها نقش مهمی در نحوه رسیدگی و تصمیمگیری در هر نوع دعوی دارند و آگاهی از آنها برای هر فردی که قصد پیگیری یک دعوی را دارد، ضروری است.
تفاوت هزینههای دعاوی کیفری و حقوقی
هزینههای مربوط به دعاوی حقوقی و کیفری به دلیل تفاوت در ماهیت این دعاوی و همچنین فرآیندهای مختلف رسیدگی، تفاوتهای چشمگیری دارند. در دعاوی حقوقی، هزینهها شامل هزینههای دادرسی، حقالوکاله وکیل، هزینههای مرتبط با ارزیابیها و کارشناسیها، هزینههای ثبت اسناد و مدارک و سایر هزینههای مرتبط با پیگیری و مدیریت پرونده میشود. این هزینهها معمولاً بر اساس میزان مطالبه و نوع دعوی تعیین میشوند و ممکن است بسته به پیچیدگی پرونده و میزان مطالبات، متفاوت باشند. به عنوان مثال، در دعاوی مالی که مبلغ مطالبه بالاست، هزینههای دادرسی نیز به تبع آن افزایش مییابد. همچنین، در مواردی که نیاز به ارزیابی و کارشناسی تخصصی باشد، هزینههای مربوط به این خدمات نیز به هزینههای دادرسی اضافه میشود. در مقابل در دعاوی کیفری، هزینهها عمدتاً شامل هزینههای دادرسی و حقالوکاله وکیل است. در دعاوی کیفری، دولت معمولاً به عنوان شاکی وارد عمل میشود و هزینههای اولیه برای تحقیقات و پیگیری پرونده را متقبل میشود. اما متهم نیز ممکن است برای دفاع از خود وکیل اختیار کند که هزینههای آن بر عهده متهم خواهد بود. همچنین، اگر دادگاه به نفع شاکی حکم صادر کند و متهم محکوم شود، ممکن است هزینههای دادرسی نیز به عنوان بخشی از مجازات بر عهده متهم قرار گیرد. تفاوت دیگر در هزینههای دعاوی کیفری و حقوقی مربوط به هزینههای ثبت اسناد و مدارک است. در دعاوی حقوقی، هزینههای مربوط به ثبت اسناد و مدارک مختلف میتواند بخش قابل توجهی از هزینههای کلی پرونده را تشکیل دهد. اما در دعاوی کیفری، این نوع هزینهها معمولاً کمتر مورد توجه قرار میگیرند زیرا تمرکز بیشتر بر روی جمعآوری شواهد و اثبات جرم است.